دسته بندی :

آخرین مطالب سایت

اینستاگرام ما

ما را فالو کنید

روش های انحلال نکاح و عقد ازدواج

انحلال نکاح

انحلال نکاح و تثبیت ارکان خانواده از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به طور کلی بر استحکام بنیان زندگی مشترک تأکید می‌شود. بر این اساس، زوجین یعنی زن و شوهر موظف‌اند که تلاش کنند تا زندگی زناشویی خود را تقویت کرده و از بروز مشکلات و تزلزل در آن جلوگیری نمایند.

با این حال، همیشه امکان حفظ شرایط مطلوب و پایدار وجود ندارد و برخی از زوجین ممکن است قادر به تحمل وضعیت موجود نباشند. به همین دلیل، قانون مدنی تدابیری را برای فراهم آوردن امکان جدایی زوجین از یکدیگر پیش‌بینی کرده است. با توجه به این توضیحات، ممکن است که کلمه طلاق به ذهن متبادر شود، اما باید تأکید کرد که طلاق تنها یکی از گزینه‌های موجود برای خاتمه زندگی زناشویی محسوب می‌شود و نه راهکار منحصر به فرد آن.

فهرست مطالب

کاربر گرامی، در صورت نیاز به وکیل طلاق کلیک نمایید.

روش های انحلال نکاح

طبق قوانین جاری در کشور ما، ازدواج به دو نوع تقسیم می‌شود: ازدواج دائم و ازدواج موقت، که به اصطلاح عمومی به آن “صیغه” گفته می‌شود. ازدواج موقت همچنین به عنوان “نکاح منقطع” یا “متعه” شناخته می‌شود. مطابق ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی، روش‌های متعددی برای خاتمه دادن به عقد ازدواج پیش‌بینی شده است که شامل فسخ، طلاق و بذل مدت می‌باشد.

بر این اساس، در قانون مدنی سه روش برای انحلال عقد ازدواج وجود دارد. با این حال، لازم به ذکر است که این سه روش در هر دو نوع نکاح به کار نمی‌روند. در این راستا، طلاق صرفاً در مورد عقد دائم قابل اجرا است؛ به این معنی که زوجین دارای عقد ازدواج دائم می‌توانند با توافق یکدیگر، طلاق بگیرند و زندگی مشترک را پایان دهند. اما در خصوص عقد موقت، امکان طلاق وجود ندارد و زوجین تنها می‌توانند با بذل مدت، از یکدیگر جدا شوند.

بذل مدت نیز تنها در چارچوب نکاح موقت قابل تصور است؛ به این صورت که هر زمان که زوج بخواهد می‌تواند با اهدای مابقی مدت نکاح موقت به زوجه، عقد نکاح را به پایان برساند. بدین ترتیب، پایان عقد نکاح موقت منوط به بذل مدت توسط زوج خواهد بود.

از میان روش های پیش بینی شده در قانون مدنی برای انحلال نکاح، فسخ نکاح است که قابلیت استفاده در نکاح دائم و موقت را دارد و طرفین در مواردی که در قانون ذکر شده است می‌توانند به ازدواج خاتمه دهند و نکاح را فسخ نمایند. البته گفتنی است که علاوه بر موارد فوق، انقضاء مدت در عقد نکاح موقت، فوت یکى از زوجین، لعان، ارتداد و تغییر جنسیت یکى از زوجین نیز سبب انحلال نکاح میشود.

بنابر آنچه گفته شد از بین روش های پیش بینی شده برای انحلال عقد ازدواج در قانون مدنی، طلاق مختص به ازدواج دائم، بذل مدت مختص ازدواج موقت و فسخ نکاح مشترک بین ازدواج موقت و ازدواج دائم می باشد.

عیوبی که موجب انحلال نکاح می باشد

بیشتر مردم چون در زندگی خود و خویشاوندان شان شاهد جدایی زن و مردی از راه طلاق بوده اند بر این مبنا به خوبی معنی و مفهوم طلاق را می دانند اما فسخ نکاح را به ندرت شنیده اند لذا آشنایی چندانی با آن ندارند. در این مقاله سعی بر آن شده است که ضمن مقایسه طلاق با فسخ نکاح موجبات آشنایی شما خوانندگان محترم با فسخ نکاح را فراهم نماییم.

فسخ نکاح و طلاق شباهت هایی را با هم دارند که عبارت است از:

هردو از راه های انحلال عقد ازدواج هستند.

هر دو عمل حقوقی از نوع ایقاع هستند ، ایقاع عمل حقوقی را گویند که به اراده ی احدی از طرفین محقق می شود و نیلزی به اراده دو طرف عقد وجود ندارد.

اثر هر دو مربوط به آینده است.

مدت زمان عده زن در هر دو نوع به یک میزان است که برابر سه طهر می باشد بجز مواقعی که به دلیل یائسگی ، زن عادت ماهانه نداشته باشد که در این حالت مدت عده  ۳ ماه در نظر گرفته شده است.

تفاوت های فسخ طلاق و نکاح

موجبات فسخ و طلاق با یکدیگر متفاوت می باشد.

فسخ نکاح فاقد تشریفات لازم برای طلاق است مثل تکلیف رجوع به داوری که در طلاق اجباری می باشد و قبل از طلاق طرفین ملزم هستند که به داوری مراجعه کنند ولی در فسخ نکاح چنین تشریفاتی وجود ندارد.

تفاوت دیگر بین این دو این است که صحت طلاق منوط به شرایط خاصی در زن است مانند پاکیزگی در حالی که در فسخ نکاح رعایت شرایط لازم نیست.

زمانی که زن و مردی از یکدیگر جدا می‌شوند در صورتی که طلاق آنها طلاق رجعی باشد در مدت عده مرد میتواند به همسر خود رجوع نماید ولی در فسخ نکاح امکان رجوع در هیچ فرضی وجود ندارد.

انحلال نکاح و عقد ازدواج به معنای پایان دادن به رابطه زناشویی از طریق طلاق، فسخ نکاح یا انقضای مدت در ازدواج موقت است.
انحلال نکاح و عقد ازدواج به معنای پایان دادن به رابطه زناشویی از طریق طلاق، فسخ نکاح یا انقضای مدت در ازدواج موقت است.

انحلال نکاح

میزان مهریه در انحلال ناشی از فسخ با طلاق تفاوت دارد.

فسخ نکاح ممکن است از جانب مرد یا از جانب زن باشد ولی طلاق از جانب مرد یا به نیابت از مرد  واقع می گردد.

فسخ نکاح هیچ وقت موجب ایجاد حرمت نمی گردد ولی در طلاق در صورتی که سه بار واقع شده باشد بین زن و مرد حرمت ایجاد میشود.

طلاق مخصوص نکاح دائم است ولی فسخ در نکاح موقت هم ممکن می باشد.

فسخ نکاح چگونه است؟

طرفین هر یک از عقود که در قانون مدنی پیش بینی شده است در موارد خاصی اختیار فسخ قرارداد را دارند که به این اختیار در حقوق، خیار گفته می‌شود. خیارات پیش‌بینی شده در قانون مدنی متعدد و فراوان هستند ولی همه این خیارات قابلیت استفاده در عقد نکاح را ندارند زیرا عقد نکاح یک قرارداد غیر مالی می باشد و طرفین در آن به فکر سود بردن و داشتن امتیاز بیشتر نیستند و همچنین تثبیت خانواده و محدود کردن موارد انحلال آن همواره مورد نظر قانون گذار بوده است بنابراین باید گفت که همه خیاراتی که در قانون مدنی وجود دارد در عقد نکاح نمی تواند جاری گردد.

برای مثال در معاملات; خیاری به نام خیار غبن وجود دارد که در عقد نکاح کاربردی ندارد; به موجب این خیار; باید عوضین قرارداد با یکدیگر متعادل باشند; یعنی از نظر ارزش; ارزشی نزدیک به هم داشته باشند; و در صورتی که این تعادل رعایت نگردد; شخصی که از این بابت متحمل ضرر می شود می‌تواند عقد را فسخ نماید.

مواردی که در نکاح می تواند سببی برای فسخ نکاح  شمرده شود عبارت است از تدلیس، تخلف از شرط صفت و عیوب زن و مرد.

مبنای فسخ نکاح، جلوگیری از زیان همسری است که حق فسخ برای او شناخته شده است. تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف مقابل شود به عبارت دیگر تدلیس در نکاح آن است که با اعمال متقلبانه نقص یا عیبی را که یکی از زوجین دارا می‌باشد پنهان کنند یا او را دارای صفت کمالی معرفی کنند که در واقع فاقد چنین صفتی می باشد.

تخلف از شرط صفت زمانی ایجاد می گردد که در یکی از زوجین، صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف، فاقد وصف مورد نظر بوده است؛ در چنین حالتی طرف دیگر حق دارد نکاح را فسخ کند.

خیار عیب نیز زمانی ایجاد می‌شود که عیبی در یکی از طرفین ایجاد شود و شرایط مورد نظر در قانون را دارا باشد که بر این اساس طرف مقابل می‌تواند عقد نکاح را به موجب آن خیار فسخ کند.

مثلاً زمانی که یکی از زوجین با تدلیس و فریب با شخصی ازدواج کند شخصی که از این فریب متحمل ضرری شده است میتواند به موجب خیار تدلیس عقد نکاح انعقاد یافته را فسخ نماید یا در صورتی که یکی از زوجین مجنون باشد شخصی که از این جنون اطلاع نداشته است می تواند ازدواج را به موجب خیار عیب فسخ کند.

انحلال نکاح و عقد ازدواج به‌معنای پایان دادن به رابطه زناشویی از طریق طلاق، فسخ نکاح یا انقضای مدت در ازدواج موقت است.
انحلال نکاح و عقد ازدواج به‌معنای پایان دادن به رابطه زناشویی از طریق طلاق، فسخ نکاح یا انقضای مدت در ازدواج موقت است.

عیوب مشترک بین زوج و زوجه جهت انحلال نکاح

ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی در این رابطه آورده است: ” جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است”

ماده ۱۱۲۵ در این رابطه مقرر می‌دارد; جنون و عنن در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود; موجب فسخ برای زن خواهد بود; و ماده ۱۱۲۴نیز مقرر نموده;عیوب زن در صورتی که موجب حق فسخ برای مرد است; که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته باشد.

بنابراین جنون شوهر چه قبل از عقد نکاح به وجود آید; و چه بعد از آن بر او عارض گردد; زن میتواند به موجب آن; نکاح را فسخ کند ولی در صورتی که زن مجنون باشد; و مرد بخواهد به موجب جنون عقد نکاح را فسخ کند; باید این جنون در حین عقد نکاح وجود داشته باشد; و در صورتی که پس از عقد; زن مجنون شده باشد مرد نمی تواند; به موجب آن عقد نکاح را فسخ کند.

تفاوت مذکور بین زن و مرد در مورد فسخ به علت جنون توسط حقوقدانان توجیه شده است.

نکته دیگری که در خصوص جنون که سبب فسخ نکاح است; وجود دارد و در کتب حقوقی کمتر به آن اشاره شده است; این است که در ماده ۱۱۲۱ که جنون یکی از زوجین به شرط استقرار یکی از موجبات فسخ نکاح معرفی شده است; جنون ادواری می باشد نه جنون دائمی; زیرا در صورتی که حین نکاح یکی از طرفین مجنون باشد; آن نکاح باطل است چرا که شخص مجنون اهلیت انعقاد عقد نکاح را ندار;د و صرفاً نکاح در این مورد می تواند با نمایندگی از مجنون واقع گردد.

بنابراین جنون در حین نکاح موجب بطلان آن است و در عقد باطل حق فسخ وجود ندارد و مجنون بودن یکی از طرفین هنگام نکاح در صورتی حق خیار به وجود می آورد که جنون از نوع جنون ادواری باشد و نکاح در حال افاقه منعقد گردد و یا اینکه نکاح به نمایندگی از مجنون واقع شده و نماینده مجنون بودن شخص را افشا نکرده باشد.

بیشتر بخوانید: وکیل خانواده

عیوبی که موجب انحلال نکاح می باشد و مختص مردان است

در ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی مواردی ذکر دیده است; که در صورتی که مرد آنها را دارا باشد; زن میتواند عقد نکاح را به موجب آن ها فسخ نمایند; بنابراین موارد ماده ۱۱۲۲ عیوبی هستند که برای مرد حق فسخ ایجاد می نماید متن ماده ۱۱۲۲ قانون مدنی از این قرار است:

عیوب ذیل در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:

۱- خصاء. خصاء حالت اختگی میباشد و به کسی که حالت خصاء داشته باشد خصی میگویند.

۲- عنن به شرط اینکه و لو یک‌بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.

۳- مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد.

بر اساس نظریه مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه; شماره ۱۳۹۸/۷ مورخ ۲۷/۲/۱۳۶۹; عنین مردی است که با هیچ زنی قادر به نزدیکی نباش;د و اگر مرد صرفا با زوجه خود نتواند مقاربت کند; ولی قادر به مقاربت با دیگری باشد; عنین نخواهد بود و زوجه او نمیتواند بر این اساس عقد نکاح را فسخ کند.

همچنین بر اساس نظریه مشورتی شماره۶۱۷/۷ مورخ۳۱/۱/۱۳۶۶ اداره حقوقی قوه قضاییه در صورتی که زوج قادر به انجام وظایف زناشویی باشد ولی قادر به حامله نمودن زن نباشد مورد از موارد فسخ نکاح یا تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نیست.

گروه حقوقی اوان با ارائه خدمات تخصصی در زمینه‌های مختلف حقوقی، به شما در حل مسائل پیچیده و دستیابی به بهترین نتایج قانونی کمک می‌کند.
خدمات تخصصی گروه حقوقی اوان

عیوبی که موجب انحلال نکاح می باشد و مختص زنان است.

همانطور که وجود عیوبی در مرد به زن برای فسخ نکاح اختیار می دهد وجود عیوبس در زن نیز موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود.

ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی مقرر می دارد؛ عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود:

قرن.

جذام.

برص.

افضاء.

زمین گیری.

نابینایی از هر دو چشم.

استخوان زائدى در آلت تناسلی زن می باشد; که مانع نزدیکی می گردد; حذام همان خوره و برص همان پیسی است; که هر دو از بیماریهای پوستی می باشد; منظور از افضاء، یکی شدن مجرای بول( ادرار) و حیض میباشد.

لازم به ذکر است که استفاده از حق فسخ در نکاح مختص زمانی است که طرفین از عیوب موجود در یکدیگر بی اطلاع هستند. بنابر این در صورت اطلاع هریک از زوجین از وجود عیبی در طرف مقابل امکان فسخ منتفی است.

بیشتر بخوانید: وکیل دادگستری

جمع بندی

با توجه به قوانین مدنی موجود در کشور، انحلال نکاح به طرق مختلفی مانند طلاق، فسخ و بذل مدت انجام می‌پذیرد. هر یک از این روش‌ها دارای شرایط خاص خود بوده و در نوع ازدواج (دائم یا موقت) تأثیرگذار است. در حالی که طلاق تنها مختص عقد دائم است، در عقد موقت امکان جدایی از طریق بذل مدت وجود دارد. در نهایت، شناخت و آگاهی از این روش‌ها به زوجین کمک می‌کند تا به درستی از حقوق و وظایف خود آگاه شوند و در مواقع لازم تصمیمات مناسبی اتخاذ کنند.

سوالات متداول

روش‌های انحلال نکاح شامل طلاق، فسخ و بذل مدت می‌باشد. طلاق مربوط به نکاح دائم بوده و فسخ و بذل مدت می‌توانند در نکاح موقت نیز اعمال شوند.

خیر، طلاق یکی از گزینه‌های خاتمه زندگی زناشویی است، اما در عقد موقت، زوجین می‌توانند با بذل مدت نیز از یکدیگر جدا شوند.

حق فسخ معمولاً در شرایط خاصی مانند وجود عیب در یکی از طرفین یا عدم رعایت شروط عقد می‌تواند اعمال شود و این موضوع باید مطابق با قوانین مدنی بررسی شود.

بله، در عقد موقت، بذل مدت به عنوان تنها روش جدایی زوجین محسوب می‌شود و زوج هر زمان که بخواهد می‌تواند با اهدای مابقی مدت به زوجه، عقد را به اتمام برساند.

نظرات ارزشمند شما به ما کمک می‌کند تا خدمات خود را در زمینه روش های انحلال نکاح و عقد ازدواج بهبود بخشیم. لطفاً تجربه خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.

    ترک یک پاسخ

    آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. زمینه های مورد نیاز علامت گذاری شده اند*