دسته بندی :

آخرین مطالب سایت

اینستاگرام ما

ما را فالو کنید

دادخواست ابطال قرارداد اجاره

ابطال اجاره

پس از مطالعه، در صورت مفید بودن، این لینک را برای دیگران نیز ارسال نمایید تا آن‌ها نیز از مطالعه آن بهره‌مند شوند.

https://yun.ir/g85bh4

دادخواست ابطال قرارداد اجاره هم برای موجر و هم برای مستاجر است، و هر یک از طرفین این قرارداد می توانند درخواست ابطال قرارداد اجاره را بنمایند، اما برای ابطال قرارداد اجاره برای موجر و مستاجر شرایطی قانونی پیش بینی شده است. که تنها در صورت وجود این شرایط امکان ابطال قرارداد اجاره وجود دارد. در صورت نیاز به دادخواست ابطال قرارداد اجاره می توانید با بهترین وکیل دادگستری در امور ملکی از وکلای گروه اوان در ارتباط باشید

فهرست مطالب

کاربر گرامی، در صورت نیاز به مشاوره حقوقی متخصص و باتجربه، کلیک نمایید.

شرایط صحت معامله قرارداد اجاره

قرارداد اجاره یکی از مهم‌ترین انواع قراردادهای حقوقی است که برای انتقال موقت منافع مال مورد اجاره به مستاجر استفاده می‌شود. شرایط صحت این قرارداد شامل موارد زیر است:

  • قصد و رضایت طرفین: یکی از اصول اولیه برای صحت هر قراردادی، وجود قصد و رضایت حقیقی طرفین برای انعقاد قرارداد است. هر گونه اجبار، اکراه یا فریب در این زمینه می‌تواند منجر به بطلان قرارداد شود.
  • اهلیت طرفین: طرفین قرارداد اجاره باید از اهلیت قانونی برای انجام معامله برخوردار باشند. به عبارتی، باید بالغ، عاقل و رشید باشند و از نظر قانونی مجاز به انعقاد قرارداد باشند.
  • موضوع قرارداد موضوع قرارداد اجاره باید مشخص و معین باشد. مال مورد اجاره باید قابلیت اجاره دادن داشته باشد و از نظر قانونی ممنوع نباشد.
  • مدت زمان اجاره: مدت زمان اجاره باید در قرارداد به وضوح مشخص شود. قراردادهایی که مدت زمان آنها معلوم نیست، معمولاً باطل تلقی می‌شوند.
  • مبلغ اجاره: مبلغ اجاره باید معین و مشخص باشد. توافق طرفین بر مبلغ اجاره از شروط اساسی صحت قرارداد است.

ابطال اجاره

یکی از اسباب  انحلال جاره، بطلان اجاره می باشد. ابطال اجاره شامل موارد ذیل می باشد:

فقدان شرایط اساسی صحت معامله

شرایط اساسی معامله مواردی است که در ماده۱۹۰ قانون مدنی بیان شده :

قصد طرفین و رضای آنها:  بدین معنا که موجر قصد اجاره را داشته باشد و مجبور به  امضاء معامله نشده باشد

 اهلیت طرفین: یعنی موجر کودک نباشد

موضوع معین که مورد معامله باشد: یعنی ملک مورد اجاره باید مشخص باشد.

مشروعیت جهت معامله: بدین معنا که اجاره برای یک موضوع خلاف قانون یا شرع نباشد.

ابطال قرارداد اجاره

ابطال قرارداد اجاره می‌تواند به دلایل مختلفی صورت گیرد. برخی از این دلایل عبارتند از:

عدم اهلیت طرفین: اگر یکی از طرفین قرارداد اهلیت قانونی برای انعقاد قرارداد نداشته باشد، قرارداد باطل است.

فقدان قصد و رضایت: اگر ثابت شود که یکی از طرفین بدون قصد و رضایت واقعی و تحت اجبار یا اکراه قرارداد را امضا کرده است، این قرارداد قابل ابطال است.

عدم رعایت شرایط موضوعی و زمانی: اگر موضوع قرارداد مبهم باشد یا مدت زمان اجاره به درستی مشخص نشده باشد، قرارداد می‌تواند باطل تلقی شود.

نامشروع بودن موضوع قرارداد: اگر موضوع قرارداد از نظر قانونی ممنوع باشد، قرارداد اجاره باطل است. به عنوان مثال، اجاره مکانی برای فعالیت‌های غیرقانونی.

نقصان در شرایط عمومی قرارداد: در صورتی که قرارداد شرایط عمومی صحت را نداشته باشد، مثلاً اگر به صورت کتبی نباشد در حالی که قانون مقرر کرده است، این قرارداد قابل ابطال است.

در نهایت، مهم است که قرارداد اجاره به دقت و با رعایت تمامی شرایط قانونی تنظیم شود تا از هر گونه مشکلات حقوقی در آینده جلوگیری شود.

ابطال قرارداد اجاره نامه به دلیل مجهول بودن مورد اجاره

 بر اساس ۴۷۲ قانون مدنی عین مستاجره باید معین باشد و اجاره عین مجهول یا مردد باطل است. در صورتی که مال مورد اجاره مردد باشد یعنی از بین دو خودرو  یکسان ندانیم کدام  خودرو مورد اجاره استو از موارد بطلا قرارداد اجاره است.

و یا اگر موضوع اجاره مجهول باشد مثلا اگر در قرارداد اجاره نوشته بشود: تنها نوشته شود اجاره ای یک واحد آپارتمان از موارد ابطال قرارداد اجاره است. لذا باید در قرارداد تمام مشخصات ثبتی و یا آدرس دقیق آپارتمان مشخص بشود در غیر اینصورت می توان دادخواست ابطال قرارداد اجاره را در دادگاه طرح نمود.

ابطال قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین و یا منافع ملک

 برطبق قانون مدنی هرگاه عین مستأجره تلف شود یا به واسطه عیب ازقابلیت انتفاع خارج شده ونتوان رفع عیب نمود اجاره باطل میشود. درصورتی میتوان بطلان اجاره را خواست که تلف عین مستأجره در اثرحوادث قهری و طبیعی انجام شود.

در صورتی که موجریا شخص دیگر باعث تلف آن شود اجاره به حال خود باقی می ماند ومستأجر میتواند به کسی که باعث ضررشده رجوع کند و اجرت المثل بگیرد. ابطال اجاره مشروط بر این است که عیب قابل رفع نباشد.

در غیراینصورت مستأجر حق دارد الزام موجر را به رفع عیب بخواهد یا اجاره را فسخ کند. دراین صورت هریک از موجر ویا مستأجر میتوانند اقدام به طرح دعوای بطلان قرارداد اجاره نمایند. دعوای بطلان قرار داد اجاره در دادگاه محل وقوع ملک مطرح می گردد. هزینه دادرسی این دعوا طبق هزینه دادرسی دعاوی غیر مالی پرداخت می شود.

ابطال اجاره درقانون روابط موجر و مستاجر

در زمینه بطلان اجاره در قانون روابط موجر و مستاجر اعم از سال ۱۳۵۶، ۱۳۶۲،  ۱۳۷۶ ، تحت عنوان بطلان اجاره موادی پیش بینی نشده است، اما موارد بطلان اجاره در قانون مدنی در باب اجاره مواردی ذکر شده است.

برطبق ماده ۴۸۱ قانون مدنی هر گاه عین مستاجره به واسطه عیب از قابلیت انتفاع خارج شده و نتوان رفع عیب نمود اجاره باطل می شود بنابراین هرگاه شخص مستاجر که ملکی را اجاره نموده است اگر عین اجاره به علت خرابی هایی که دارد و قابلیت رفع عیب و تعمیر آن وجود نداشته باشد از قابلیت انتفاع خارج شود به طرزی که نتوان رفع عیب نمود در این مورد اجاره نامه باطل می شود .

اثر فوت موجرو مستاجر در ابطال اجاره نامه

یکی از موارد بطلان اجاره ماده ۴۹۷ قانون مدنی است که بیان شده است که در قرارداد اجاره فوت موجر دلیل بر پایان مدت اجاره نیست و مستاجر را نمی توان به علت اینکه قرارداد را شخص دیگری بسته تخلیه مستاجر را بخواهد، مگر اینکه مدت اجاره به مدت عمر مالک باشد یا در قرارداد اجاره فسخ قرارداد اجاره منوط به فوت موجر باشد. در بسیاری از موارد موجر لزوماً مالکین عین مستاجره اعم از عرصه و اعیان نیست.

بلکه خود نیز مالک منافع آن می باشد. مثال صلح عمری تنظیم  شده که طبق آن صلح مالک عرصه و اعیان در مدت عمر شخصی که به وی منافع آن صلح گردیده منافع استفاده از آن را به وی واگذار کرده است در این صورت شخص متصرف تا پایان عمر خود حق دارد از منافع آن مال استیفاء نماید. اما شخص می تواند آن منافع را به شخص دیگری اجاره دهد.

در اینصورت چون استفاده از منافع ملک بر اساس مدت عمر موجر می باشد چنانچه موجر فوت نماید اجاره باطل می شود و بر عکس آن نیز در مورد مستاجر می باشد. اگر قرارداد اجاره ای توسط موجر و مستاجر تنظیم شده باشد و مربوط به زمان خاصی نباشد به عنوان مثال یک سال ، دوسال ، یا بیشتر بلکه تا پایان عمر مستاجر منافع آن به عقد اجاره به متصرف که همان مستاجر است واگذار گردیده باشد در این صورت با فوت مستاجر اجاره باطل می شود .

ابطال اجاره با فوت واقف

برطبق ماده ۴۹۹ قانون مدنی هر گاه متولی با ملاحظه صرفه وقف مال موقوفه را اجاره دهد، اجاره به فوت وی باطل نمی شود . هر گاه متولی یعنی کسی که حق اداره کردن مال موقوفه را داشته است بر خلاف منظور وقف یعنی آنچه که واقف به جهت آن مال موقوفه را وقف نموده است بر خلاف صرفه و صلاح موضوع وقف آن را اجاره داده باشد در این صورت با فوت متولی اجاره باطل می شود .

ابطال اجاره به وسیله شرط در قرارداد

برطبق ماده ۵۰۰ قانون مدنی در بیع شرط مشتری می تواند مبیع را برای مدتی که بایع حق خیار ندارد اجاره دهد و اگر اجاره منافی با خیار بایع باشد بوسیله جعل خیار یا نحو آن حق بایع را محفوظ دارد. در غیراینصورت اجاره تا حدی که منافی با حق بایع باشد باطل می باشد.

بیع شرط بیعی است که شخصی به عنوان بدهکار برای پرداخت بدهی خود و برای پرداخت تضمین پرداخت آن با شخص طلبکار قراردادی را تنظیم می کند که در ذیل قرارداد مدت زمان بازپرداخت بدهی خود را معین می نماید و در ذیل قرارداد شرط می شود، اگر بدهکار در مهلت مقرر بدهی خود را به طلبکار پرداخت نکند، ملک بدهکار به مالکیت طلبکار درآید.

بدینوسیله جبران بدهی خود را نموده باشد و تضمینی برای باز پرداخت بدهی است. در اینگونه موارد مدتی برای باز پرداخت بدهی توسط بدهکار به طلبکار تعیین می شود. اگر طلبکار که مالک را در اختیار گرفته است در آن مدتی که زمان بازپرداخت بدهی توسط بدهکار تعیین شده است ملک را به دیگری اجاره دهد آن اجاره صحیح است.

تلف عین مستاجره

تلف عین مستأجره به معنای از بین رفتن کامل مال مورد اجاره به گونه‌ای است که امکان استفاده از آن برای مستأجر وجود نداشته باشد. این موضوع می‌تواند تاثیر مستقیم بر اعتبار و تداوم قرارداد اجاره داشته باشد. در صورت تلف عین مستاجره موجر باید اجرت‌المثل را در صورت دریافت پس دهد. اگر تلف عین مستاجره در اثناء مدت اجاره باشد، طبق ماده ۴۸۳ قانون مدنی اگر در مدت اجاره عین مستاجره به واسطه حادثه کلا یا بعضا تلف شود اجاره از

تعریف تلف عین مستأجره: تلف عین مستأجره به معنای از بین رفتن یا نابود شدن مال مورد اجاره به گونه‌ای است که بازگرداندن آن به حالت اولیه یا استفاده از آن به شکل قراردادی امکان‌پذیر نباشد. این تلف می‌تواند به دلیل حوادث طبیعی مانند زلزله، سیل، یا آتش‌سوزی باشد یا به دلیل اقدامات انسانی مانند تخریب عمدی یا غیرعمدی.

تاثیر تلف عین مستأجره بر قرارداد اجاره: به طور کلی، تلف عین مستأجره موجب انفساخ قرارداد اجاره می‌شود. این به معنای آن است که قرارداد به طور خودکار و بدون نیاز به اقدام اضافی از سوی طرفین منحل می‌شود. دلیل این امر آن است که با تلف عین مستأجره، موضوع قرارداد (که همانا مال مورد اجاره است) از بین رفته و امکان اجرای تعهدات قراردادی برای طرفین فراهم نیست.

بیشتر بخوانید: ابطال سند رسمی

شروط تلف برای ابطال اجاره

شرط ضمن عقد: در برخی از قراردادهای اجاره، طرفین ممکن است شرط کنند که در صورت تلف عین مستأجره، قرارداد اجاره باطل شود. این شرط باید به وضوح و به صورت کتبی در قرارداد قید شود تا از هر گونه تفسیر نادرست جلوگیری شود.

اثر شرط تلف: اگر چنین شرطی در قرارداد وجود داشته باشد، با وقوع تلف عین مستأجره، قرارداد اجاره به طور رسمی و قانونی باطل می‌شود. در این حالت، نه تنها تعهدات طرفین در قبال یکدیگر به پایان می‌رسد، بلکه طرفین می‌توانند حقوق و خسارات احتمالی را نیز بر اساس شرایط مقرر در قرارداد و قوانین مربوطه مطالبه کنند.

مسئولیت‌ها و خسارات: در صورت تلف عین مستأجره و باطل شدن قرارداد اجاره، بحث مسئولیت‌ها و خسارات به میان می‌آید. در این خصوص، چنانچه تلف به دلیل تقصیر یکی از طرفین باشد، آن طرف مسئول جبران خسارات خواهد بود. اما اگر تلف ناشی از حوادث غیرقابل پیش‌بینی و خارج از کنترل طرفین باشد، معمولاً هیچ‌کدام مسئولیتی در قبال دیگری نخواهند داشت.

هرگاه موجر یا دیگری سبب تلف آن شود، اجاره به حال خود باقی است و مستاجر می‌تواند طبق قواعد اتلاف و تسبیب به کسی که باعث ضرر وی شده رجوع کند و اجرت‌المثل بگیرد.

تلف عین در صورتی موجب بطلان اجاره می‌شود که موضوع آن منفعت عین معین باشد. زیرا طبق ماده ۴۸۲ قانون مدنی اگر مورد اجاره عین کلی باشد و فردی معیوب درآید مستاجر حق فسخ ندارد و می‌تواند موجر را مجبور به تبدیل آن نماید و اگر تبدیل آن ممکن نباشد حق فسخ دارد.

خارج شدن عین از قابلیت انتفاع

خارج شدن عین از انتفاع به معنای از دست رفتن امکان استفاده مفید و موثر از مال مورد اجاره به دلیل عوامل مختلف است. این حالت می‌تواند به دلیل خرابی، نقص فنی، یا حوادث غیرمترقبه‌ای باشد که مانع بهره‌برداری مستأجر از مال مورد اجاره می‌شود. وقتی عین مستأجره به گونه‌ای آسیب می‌بیند که استفاده از آن به طور کامل یا جزئی غیرممکن می‌شود، مستأجر ممکن است حق فسخ قرارداد را داشته باشد. این حالت به ویژه زمانی صدق می‌کند که استفاده از مال مورد اجاره به عنوان شرط اصلی قرارداد محسوب شود و بدون آن، قرارداد اجاره معنای خود را از دست بدهد.

مسئولیت‌ها و حقوق طرفین، در صورت خارج شدن عین از انتفاع، مستأجر می‌تواند با استناد به این وضعیت، درخواست فسخ قرارداد را بدهد. همچنین، مستأجر ممکن است حق مطالبه خسارات وارده به دلیل عدم امکان استفاده از مال را داشته باشد. از سوی دیگر، موجر نیز باید نسبت به رفع نقص و بازگرداندن مال به حالت اولیه تلاش کند، مگر اینکه رفع نقص غیرممکن باشد.

فسخ اجاره

برطبق ماده ۴۵۶ قانون مدنی تمام انواع خیارات در جمیع معاملات لازمه ممکن است موجود باشد مگر خیار مجلس و حیوان و تاخیر ثمن که مخصوص بیع است. قانون مدنی در فصل اجاره در موارد مختلف به ذکر احکام خیار تخلف شرط، عیب، تبعض صفقه، و خیار شرط پرداخته است.

خیار تخلف شرط

تعریف خیار تخلف از شرط: خیار تخلف از شرط یکی از خیارات قانونی است که به طرفین قرارداد اجازه می‌دهد در صورت عدم اجرای یکی از شروط ضمن عقد، قرارداد را فسخ کنند. این شرط می‌تواند شرطی باشد که به نفع یکی از طرفین در قرارداد درج شده است و اجرای آن برای طرفین الزام‌آور است.

مثال‌هایی از شروط ضمن عقد اجاره: شروط ضمن عقد اجاره می‌تواند شامل تعهد موجر به تعمیرات اساسی ملک، تأمین امکانات خاصی مانند سیستم‌های گرمایشی و سرمایشی، یا شرایط خاصی برای استفاده از مال مورد اجاره باشد. 

تاثیر تخلف از شرط بر قرارداد اجاره: در صورتی که یکی از طرفین به تعهدات مندرج در شروط ضمن عقد عمل نکند، طرف دیگر می‌تواند با استناد به خیار تخلف از شرط، قرارداد را فسخ کند. برای مثال، اگر موجر تعهد کرده باشد که تعمیرات ضروری را انجام دهد و در عمل این کار را نکند، مستأجر حق فسخ قرارداد را دارد.

رویه‌های قانونی: برای اعمال خیار تخلف از شرط، طرفین باید به رویه‌های قانونی مشخصی پایبند باشند. این رویه‌ها شامل اعلام رسمی تخلف، درخواست رفع نقص و نهایتاً اعلام فسخ قرارداد می‌باشد. رعایت این مراحل می‌تواند از بروز اختلافات بیشتر جلوگیری کرده و حقوق طرفین را تضمین کند.

خیار عیب

ویژگی عیب در اجاره شامل موارد ذیل می باشد:

  • در صورت عیب در عقد اجاره موجب حق خیار عیب می شود که عیب منجر به عدم استفاده از مال مورد اجاره بشود.
  • خیار عیب در عقد اجاره بر خلاف عقود دیگر که هم حق ارش و هم حق فسخ را می دهد، اتنها حق فسخ می دهند و نمی تواند ارش خواست. برطبق ماده ۴۷۸ قانون مدنی اگر معلوم شود عین مستاجره در حال اجاره معیوب بوده، مستاجر می‌تواند اجاره را فسخ کند یا به همان نحوی که بوده است اجاره را با تمام اجرت قبول کند.
  • اگر موجر قبل از اعمال خیاررفع عیب کند به نحوی که به مستاجر ضرری نرسد، مستاجر حق فسخ ندارد. برطبق ماده ۴۷۸ قانون مدنی اگر موجر رفع عیب کند به نحوی که به مستاجر ضرری نرسد، مستاجر حق فسخ ندارد.
  • عیب اگر در مدت اجاره ظاهر بشود برای الباقی مدت اجاره حق فسخ به همراه دارد. برطبق ماده۴۸۰ قانون مدنی اگر عیب در اثناء مدت اجاره حادث شود، نسبت به بقیه مدت خیار ثابت است.

خیار شرط

برطبق ماده ۴۹۸ قانون مدنی، اگر عین مستاجره به دیگری منتقل شود اجاره به حال خود باقی است مگر این که موجر حق فسخ در صورت نقل را برای خود شرط کرده باشد.

شروط فسخ اجاره

شرط فسخ برای موجر در صورت فروش عین مستاجره شامل موارد ذیل می باشد:

  • اگر موجر برای خود حق فسخ بر فروش بگذارد هر زمان که بخواهد می تواند عقد اجاره را فسخ کند ولی باید نلک را بفروشد تا بتواند از این حق خود استفاده نماید
  • ضمن عقد اجاره شرط می‌شود که چنان‌چه موجر عین مستاجره را بفروشد، عقد خود به خود منفسخ شود.
  • ضمن عقد اجاره شرط می‌شود چنان‌چه موجر عین مستاجره را بفروشد، مستاجر ملزم باشد اجاره را فسخ نماید.

خیار شرط در قانون روابط موجر و مستاجر

در قانون موجر و مستاجر شرط خیار تنها برای موجر است و هرگاه بخواهد می تواند اجاره را فسخ کند اما موجر تنها در موارد ذیل میتواند اجاره را فسخ کند:

برطبق بند ۳ ماده ۱۲ قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۵۶، در مواردی که مطابق شرایط اجاره حق فسخ مستاجر تحقق یابد.

همچنین برطبق بند ۲ ماده ۶ قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۶۲،در مواردی که مطابق شرایط اجاره حق فسخ مستاجر تحقق یابد. شرط خیار اصولا به سود موجر ممنوع است و تنها در یک مورد امکان دارد. زمانیکه مورد اجاره محل سکنی باشد و  در اجاره‌ نامه حق فسخ اجاره هنگام انتقال قطعی شرط شده باشد. # ابطال اجاره

پایان مدت اجاره

برطبق ماده ۴۹۴ قانون مدنی عقد اجاره به محض انقضاء مدت برطرف می‌شود و اگر پس از انقضاء آن مستاجر عین مستاجره را بدون اذن مالک مدتی در تصرف خود نگاه دارد موجر برای مدت مزبور مستحق اجرت‌المثل خواهد بود اگرچه مستاجر استیفاء منفعت نکرده باشد و اگر با اجازه مالک در تصرف نگاه دارد وقتی باید اجرت‌المثل بدهد که استیفاء منفعت کرده باشد مگر این‌که مالک اجازه داده باشدکه مجانا استفاده کند.

موارد پایان مدت اجاره

عقد اجاره به محض انقضاء مدت، برطرف می‌شود. چون مالک در عقد اجاره منفعت را برای مدت معینی به مستاجر تملیک می‌کند و چون مدت مقرر منقضی شود، عقد اجاره پایان می یابد.عین مستاجره پس از انقضاء مدت در دست مستاجر، امانت می‌باشد: عین مستاجره در تمامی مدت اجاره در دست مستاجر، به عنوان امانت مالکانه می‌باشد و با انقضاء مدت، عنوان اجاره زایل می‌شود ولی عنوان امانت تا زمانی‌که موجر آن را مطالبه نکرده است باقی می‌باشد.

برطبق ماده ۶۳۱ قانون مدنی از تاریخ مطالبه استرداد عین مستاجره از طرف مالک و امتناع متصرف با امکان رد، عنوان امانت مالکانه زایل و متصرف در حکم غاصب در می‌آید. در نتیجه طبق ماده ۳۳۰ قانون مدنی باید اجرت‌المثل مدت تصرف خود را بدهد اگر چه استیفاء منفعت نکرده باشد.

مرجع صالح رسیدگی به ابطال قرارداد اجاره

دعوای مربوط به املاک در دادگاهی اقامه می شود که ملک در حوز ه قضایی آن قراردارد. رای دادگاه تنها جنبه اعلامی دارد، یعنی اجاره نامه از ابتدا باطل بوده و دادگاه  در دادنامه مزبور بطلان قرارداد اجاره را اعلام می کند. سپس دادگاه به طور رسمی بی اعتباری قراراداد را تایید می کند. در مورد این پرونده اجرائیه صادر نمی شود.

در صورتیکه مدت اجاره معلوم نباشد، اجاره به دلیل مجهول بودن مدت باطل است. اگر ملک تحویل مستاجر داده شده باشد موجر می تواند ضمن دادخواست، خواسته تخلیه ملک را نیز مطرح کند اگرمستاجر مبلغی به عنوان ودیعه داده باشد میتواند ضمن دادخواست آن را مطالبه کند. اگراجاره باطل باشد، پرداخت اجاره بها موضوعیت ندارد.

در صورتیکه مستاجر ملک را به تصرف در آورده باشد صرفاً باید اجرت المثل پرداخت کند. بعد از ارائه دادخواست پرونده به شعبه مربوطه ارجاع میشود و درصورت تکمیل بودن وقت رسیدگی تعیین میشود. در جلسه رسیدگی طرفین اظهارات و مستندات خود را ارائه میدهند. بعد از ارائه مدارک و مستندات در صورتیکه قاضی رسیدگی کننده اظهارات خواهان رامحرز ومسلم بداند رأی بر ابطال قرارداد اجاره صادر می کند.

مدارک لازم برای طرح دعوای ابطال اجاره نامه

  • تصویر مصدق قرارداد اجاره
  • به همراه داشتن کارت ملی جهت احراز هویت
  • ادله لازم برای ابطال اجاره نامه
  • استماع شهادت شهود و مطلعین
  • تحقیقات محلی
  • اتیان سوگند
  • درخواست جلب نظر کارشناس
  • درخواست استعلام
  • شماره پرونده استنادی
  • سایر دلایل و مستندات

نمونه دادخواست ابطال سند رسمی اجاره به جهت عدم قید مدت

مشخصات طرفین: نام      نام خانوادگی     نام پدر   سن      شغل     محل اقامت- خیابان – کوچه – پلاک- کدپستی

خواهان                                                    

خوانده                                                    

وکیل                                                      

خواسته یا موضوع: تقاضای صدور ابطال سند رسمی اجاره به جهت عدم قید مدت به شماره……تنظیم شده در دفترخانه شماره…… به انضمام کلیه خسارات قانونی هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل

دلایل و منضمات: اجاره نامه،  اظهارنامه

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی

احتراماً به استحضار می‌رساند:

موکل به موجب اجاره نامه رسمی شماره……مورخ…… یکی از املاک با ارزش خود را واقع در پلاک ثبتی ……فرعی ……از اصلی……به نشانی……………………… را به خوانده به صورت نامحدود و بدون قید مدت در دفترخانه رسمی …… اجاره داده است. نظر به اینکه مطابق قانون مدنی و قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۷۶ قید مدت در قراردادهای اجاره از شروط اساسی این قراردادها محسوب می شود در حالی که در این قرارداد اجاره این موضوع رعایت نشده است تقاضای ابطال سند رسمی اجاره مورد است.

محل امضاء – مهر – اثر انگشت

وکیل پایه یک دادگستری متخصص املاک گروه حقوقی اوان

وکیل املاک  و اراضی تمامی قوانین و مقررات حاکم بر دعاوی ملکی را به خوبی میداند و از آرای وحدت رویه و رویه قضایی حاکم آگاهی کامل دارد. برای بستن هر گونه قرارداد ملکی حتما نیاز به دریافت مشاوره حقوقی ملکی با وکیل ملکی متخصص و با سابقه در این زمینه است.

گاهی مشاوره حقوقی با وکیلی که در زمینه دعاوی ملکی، تخصص و تجربه بالایی دارد میتواند از بسیاری از مشکلاتی و زیانهایی که امکان دارد در آینده به وجود آید جلوگیری کند. مراجعه به وکیل املاک همیشه قبل از انعقاد قرارداد به اشخاص توصیه میشود. زیرا که هم هزینه کمتری را برای موکل در بر دارد; هم وی را از طرح دعوا در آینده بی نیاز میکند. وکیل ملکی در انعقاد قرارداد به شکل حقوقی و درست به موکلین کمک مینماید.

سوالات و مشکلات حقوقی خود در خصوص دعاوی ملکی را با وکیل املاک مشهد، وکیل املاک تهران، وکیل املاک کرج، وکیل املاک قم با وکلای گروه حقوقی اوان مطرح نمائید تا در کوتاهترین زمان ممکن پاسخگوی شما باشند.

جمع بندی

دادخواست ابطال قرارداد اجاره می تواند از سمت موجر یا مستاجر باشد و برای ابطال قرارداد اجاره هرکدام باید دارای شرایطی قانونی باشند تا بتوانند دادخواست ابطال قرارداد اجاره را بدهند. یکی از مواردی که بر اساس آن مستاجر می تواند ابطال قرارداد اجاره را بخواهد عیب مال مورد اجاره است. خارج شدن عین از انتفاع و خیار تخلف از شرط دو ابزار حقوقی مهم هستند که می‌توانند در عقد اجاره به حفظ حقوق و منافع طرفین کمک کنند. آگاهی از این مفاهیم و استفاده صحیح از آن‌ها می‌تواند در جلوگیری از بروز مشکلات و اختلافات بعدی مؤثر باشد. در این راستا، مشاوره با وکلای متخصص و تنظیم دقیق قرارداد اجاره با در نظر گرفتن تمامی شرایط و احتمالات، بسیار توصیه می‌شود.

سوالات متداول

بله، تلف عین مستأجره موجب انفساخ قرارداد اجاره می‌شود. به عبارت دیگر، با از بین رفتن کامل مال مورد اجاره به گونه‌ای که امکان استفاده از آن نباشد، قرارداد به طور خودکار منحل می‌شود.

موجر می‌تواند با استناد به تخلف مستأجر از تعهدات مندرج در قرارداد، درخواست فسخ قرارداد را بدهد. این درخواست باید به صورت رسمی به مستأجر اعلام شود و در صورت عدم رفع تخلف توسط مستأجر، موجر می‌تواند قرارداد را فسخ کند.

شرط تلف در قرارداد اجاره به این معنا است که در صورت تلف عین مستأجره، قرارداد باطل می‌شود. این شرط باید به وضوح در قرارداد ذکر شود. با وقوع تلف و تحقق این شرط، قرارداد به طور رسمی و قانونی باطل می‌شود و طرفین می‌توانند حقوق و خسارات احتمالی را بر اساس شرایط مقرر مطالبه کنند.

بله، طرفین می‌توانند با توافق دوجانبه قرارداد اجاره را فسخ کنند. این توافق باید به صورت کتبی ثبت شود و هر دو طرف باید رضایت خود را به طور واضح اعلام کنند. در این حالت، قرارداد به طور توافقی و بدون نیاز به مراجعه به مراجع قانونی باطل می‌شود.

نظرات ارزشمند شما به ما کمک می‌کند تا خدمات خود را در زمینه دادخواست ابطال قرارداد اجاره بهبود بخشیم. لطفاً تجربه خود را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.

Comments (2)

  • پاسخ سید اکبر شریعت - 1400/07/01

    بنده به مدت یکسال فروشگاهی اجاره نمودم که به دلیل مشکلات آنرا به فردی به عنوان امین سپردم ولی ۴۰ روز بعد از اتمام قرارداد بنگاهی و موجر بدون تخلیه فروشگاه بنده و بدون اذن و اطلاع بنده و بدون استرداد مبلغ ودیعه به بنده با همکاری فروشنده فروشگاه اقدام به تهیه قراردادی جدید به نام فروشنده بنده نموده اند که به موجب آن کلیه اموال بنده که در ید وی بوده به یغمی رفته است .
    سوال بنده اینست که چه گونه و طی چه دادخواست یا شکایتی و به چه نوعی میتوانم اموالم را از موجر یا بنگاه یا فروشنده باز پس بگیرم ؟

    • پاسخ گروه وکلای حقوقی اوان - 1400/07/05

      سلام. نیاز به توضیح بیشتری است. تماس بگیرید.

ترک یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. زمینه های مورد نیاز علامت گذاری شده اند*